Web Analytics Made Easy - Statcounter

تهیه‌کننده تلویزیون اعتقاد دارد که اگر سریال‌های کمدی مثل "متهم گریخت"و حتی "دردسرهای عظیم" موفق شدند، چون مردم سادگی بدون تجمل را دوست دارند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در میان سریال‌های رمضانی که به قسمت سوم می‌رسند جای خالی در شبکه‌های سراسری تلویزیون احساس می‌شود، اگرچه در شبکه‌های تماشا و آی‌فیلم سریال‌های رضا عطاران را تکرار می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در حالی که تلویزیون معمولاً با سریال‌های طنز در ایام ماه رمضان میهمان خانه‌ها می‌شد و عطاران در کنارِ سعید آقاخانی، رامبد جوان، محمدحسین لطیفی و حتی برزو نیک‌نژاد و سیروس مقدم رکوردار ساخت کارهای کمدی رمضانی است.  

جای رضا عطاران و سریال‌هایش خالی است

کارگردانی که همیشه برای سفره‌های افطارِ مخاطبان تلویزیون، ماجراهای کمدی جذابی را تدارک می‌دید که امروز آن فضا و مُدل کمدی‌ها جای‌شان در تلویزیون بیش از گذشته خالی است، همان تِم فقر و غنایی که انگار سریال‌سازان امروز فراموش کرده‌اند دوربین‌هایشان را از خانه‌های لاکچری و بالاشهر به مناطق پایین‌شهر و اتفاقات خانواده‌های ضعیف و متوسط جامعه ببرند.

خودمان را با سریال‌هایش پیدا می‌کردیم

زمانی می‌توانستیم رمضان را با سریال‌های رمضانی بهتر درک کنیم؛ اما رفته‌رفته این دغدغه و حمیّت کمرنگ شد، حتی دورانی که کمدی‌سازی رمضانی به اوج خودش رسید. در "خانه به دوش" و "متهم گریخت" هم می‌توانستیم ویژگی‌های اخلاقی و توصیفات رمضانی بیابیم، یا "گمگشته" رامبد جوان که داستان دزدی را روایت می‌کرد که به‌دلیل شباهت زیاد با مرد ثروتمندی به‌نام "سیدجلال" خودش را به‌جای او جا می‌زند و از موقعیت او سوءاستفاده می‌کند. شاید چنین ایده‌ای اکنون برای فیلم یا سریال کلیشه‌ای به نظر بیاید، اما"گم‌گشته" در سال 1380 با ایده جذابی که داشت ، محبوب مخاطبان شد.

"زیرزمین" ماه رمضان، پورعرب را برگرداند

در ادامه کمدی‌سازی، "زیرزمین" این بار با بازی فتحعلی اویسی و بازگشت ابوالفضل پورعرب به تلویزیون، ساخته شد. سریالی که توانست در سال 1385 به پربیننده‌‌ترین سریال ماه رمضانی تبدیل شود. شبکه 5 سیما که آن روزها به عنوان شبکه تهران شناخته می‌شد هم "بوی خوش زندگی" به کارگردانی و نویسندگی علی شاه‌حاتمی را روی آنتن می‌برد و مجید صالحی و خشایار راد و یوسف مرادیان و دیگر بازیگران ایفای نقش می‌کردند. سریال کاملاً متوسطی که داستان مشابهش را در دیگر آثار دیده بودیم.

وقتی رفته رفته سریال‌ها با رمضان بیگانه شدند!

روی هم رفته تلویزیون ایام خوشی را برای مخاطبین سپری می‌کرد و بیننده را می‌توانست در هنگامه افطار و لحظات افطار همراه کند اما این‌ روزها کمتر چنین اتفاقی را می‌بینیم. آن‌قدر از این مناسبت و فضا دور شده‌اند که مخاطب سریال‌ها را بیگانه با ایام می‌داند؛اهمیت مناسبت‌سازی در سریال‌سازی به ورطه فراموشی سپرده شده و در برنامه‌سازی هم کلیشه‌، کپی‌کاری و دور شدن از خلاقیت و نوآوری به چشم می‌خورد.

موج کمدی‌ها با "خانه به دوش" آغاز شد

بیش از دو دهه از ساخت مجموعه‌هایی که در مناسبت‌های مختلف روی آنتن تلویزیون رفته‌اند می‌گذرد و با وجود اینکه قبل از ساخت سریال‌های طنز توسط رضا عطاران، مجموعه‌های طنزی همچون "پشت کنکوری‌ها" به کارگردانی پریسا بخت‌آور نیز در رمضان سال 1381 روی آنتن تلویزیون رفته بود، عطاران با ساخت سریال "خانه به دوش" در سال 1383 موج کمدی‌‌سازی در مجموعه‌‌های مناسبتی ماه رمضان را آغاز کرد.

آخرین کمدی عطاران، حاشیه‌ساز شد

این روند در سال‌های بعد نیز ادامه پیدا کرد و خود عطاران نیز سردمدار آن شد. مخاطبان از سریال‌های طنز او که البته مشکلات و مسائل اجتماعی را نیز به خوبی در قصه‌اش روایت می‌کرد به شدت استقبال می‌کردند تا اینکه "بزنگاه" در سال 1387 با حواشی مشابه با پایتخت 6 مواجه شد و همین موضوع سبب شد تا "بزنگاه" آخرین سریالی باشد که رضا عطاران در مقام بازیگر و کارگردان به تولید آن‌ها پرداخت.

ساخت کوچه اقاقیا برای شبکه پنج

عطاران یک سال قبل از ساخت اولین سریال مناسبتی برای ماه رمضان، مجموعه "کوچه اقاقیا" را با منوچهر نوذری روانه آنتن شبکه پنج سیما کرد که با اقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه شد و اعتماد مدیران تلویزیون را جلب کرد. "خانه به دوش" محصول سال 1383 شبکه سه سیما بود که مهره‌های بزرگی برای تولید آن تلاش کرده بودند. حمید لولایی، علی صادقی، مریم امیرجلالی، آناهیتا همتی که هرکدام در آن زمان طرفداران خاص خود را داشتند، همراه با عطاران تیم بازیگران "خانه به دوش" را شکل می‌دادند و همین موضوع در کنار عوامل دیگر زمینه‌های موفقیت بیش از حد این سریال را فراهم کرد.

تکه‌کلا‌م‌هایی که همچنان خنده می‌گیرد

یک سال پس از ساخت "خانه به دوش"، عطاران مجموعه "متهم گریخت" را روانه آنتن رمضان سال 1383 کرد و مجدداً با استقبال کم‌نظیری از سوی مردم مواجه شد. عطاران پس از ساخت "مجموعه ترش و شیرین" که نوروز 1386 روی آنتن رفت، در آخرین همکاری خود با تلویزیون در رمضان 1387 سریال "بزنگاه" را روی آنتن شبکه سه سیما برد که با استقبال خوبی در بین مخاطبان مواجه شد. تکه‌کلام‌هایی که از این سریال باب شده بود، تا سال‌ها در سریال‌های دیگر تلویزیون نیز استفاده می‌شد و همچنان خنده می‌گرفت.

سعید سلطانی هم مأمور بدرقه را ساخت

در کنار سریال‌های رضا عطاران، سعید سلطانی ملودرام‌ساز شناخته شده با "مأمور بدرقه"، همزمان با پخش "بزنگاه" در رمضان 1387 روی آنتن شبکه پنج سیما رفت و آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفت. اما این مجموعه بازیگری همچون محسن تنابنده را معرفی کرد که در ادامه با مجموعه "پایتخت" اتفاق ویژه‌ای را در تلویزیون رقم زد.

"سه دونگ سه دونگ" با سیروس گرجستانی

بعد از سال 1387، تا چند سال هیچ مجموعه کمدی در ماه رمضان روی آنتن تلویزیون نرفت اما پس از آن مجموعه "سه دونگ سه دونگ" با هنرمندی سیروس گرجستانی و به کارگردانی شاهد احمدلو روی آنتن شبکه پنج سیما رفت تا رمضان 1390 را متفاوت از سال‌های قبل از خود کند. با وجود اینکه "سه دونگ سه دونگ" در زمان پخش خود توسط افراد زیادی دیده شد، نتوانست آنچنان که باید رضایت مخاطبان را جلب کند.

دودکش و زوجِ برق‌نورد- تشکر

"دودکش" به کارگردانی محمدحسین لطیفی رمضان 1392 روی آنتن شبکه یک سیما رفت و توانست مخاطبان بسیاری به سمت خود جذب کند. استقبال از این مجموعه به اندازه‌ای بود که سبب شد تا تلویزیون برنامه‌ریزی برای ساخت فصل دوم این مجموعه را نیز آغاز کند. به این ترتیب فصل دوم این سریال با نام "پادری" آماده شد و رمضان 1395 روی آنتن شبکه یک سیما رفت اما به موفقیت فصل اول این مجموعه دست پیدا نکرد.

زوج هومن برق‌نورد و بهنام تشکر این روزها با همدیگر در سریال "دودکش2" مشغول فیلمبرداری‌اند و قرار است هرچه زودتر خودشان را به آنتن شبکه یک سیما برسانند. البته گمانه‌زنی‌هایی هم شد که این مجموعه تلویزیونی به ماه رمضان 1400 برسد. 

پایتخت و فصل رمضانی

در میانِ این سریال‌های کمدی رمضانی، "پایتخت" که تجربه خوبی در نوروز 1390 داشت؛ بعد از پخش سه فصل، تصمیم گرفت فصل چهارم را در ماه رمضان تجربه کند. این فصل علاوه بر همراه کردن مخاطبان جوایز بسیاری همچون بهترین سریال سال از دید مردم و بهترین سریال چهارمین جشنواره جام‌جم را نیز به خود اختصاص داد.

به بهانه موفقیت‌های کمدی‌های رمضانی تلویزیون با مهران مهام تهیه‌کننده بسیاری از این سریال‌ها همکلام شدیم و به نکات قابل تأمل و توجهی اشاره کرد. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

همه‌ آن آدم‌ها امروز ستاره شده‌اند؛ نیرو پرورش ندادیم

* چرا آن سریال‌های کمدی هنوز هم بعد از بازپخش‌های متعدد پرطرفدارند؛ رمز موفقیت‌شان در چیست؟

همیشه می‌گویم یک تیم بود؛ از نویسنده بگیرید تا کارگردان و بازیگر. کسانی که امروز هرکدام برای خودشان ستاره‌ای‌اند. آن‌قدر انتخاب‌ها درست بود که امروز نگاه کنیم، می‌بینیم مثلاً چه کسی می‌توانست جای مرحوم سیروس گرجستانی، نقش هاشم را در "متهم گریخت" بازی کند. متأسفانه در این راستا در بخش کمدی دچار ضعف جدّی شدیم چون پرورش نیرو ندادیم؛ نویسنده، کارگردان و بازیگر کمدی خیلی کم داریم. این اتفاق آن‌موقع پرورش یافته و پله‌کانی طی می‌شد؛ یعنی در واقع رضا عطاران تئاتر خیابانی، تئاتر، کمدی و بخش کودک را با کارهای ماندگاری تجربه کرد و وارد عرصه کارگردانی شد و حالا هم جزو ستاره‌های سینما است.

گلایه دارم از برخی که کار در مدیوم‌های مختلف را به تلویزیون ترجیح دادند

همین‌طور سعید آقاخانی با "ساعت خوش" وارد شد و امروز در عرصه بازیگری، نویسندگی و کارگردانی جزو ستاره‌ها به شمار می‌رود. متأسفانه در این بخش کمتر به فکرِ پرورش نیرو بودیم. کسانی هم که بعدها آمدند در این عرصه کارگردانی می‌کنند خیلی سخت توانستند در این عرصه، به موفقیت دست پیدا کنند، چون انتظار مخاطب با آن کارهای قدیمی پرطرفدار از کمدی‌های تلویزیونی بیش از این‌ها است. البته از برخی بازیگر، کارگردان و نویسنده گلایه دارم که از طریق تلویزیون به جایی رسیدند و بعدها به دلایل مختلف کار در مدیوم‌های دیگر را ترجیح دادند.

 

چرا آن سریال‌ها پرطرفدارند و بیشتر دیده می‌شوند؟

* آیا توجه سینمایی‌ها و تلویزیونی‌ها به تجارت و سرمایه‌سالاری باعث نشده ذوق و انگیزه ساخت سریال‌ها با آن حال و هوای فرهنگی و مؤثر در سبک زندگی فراموش شود؟

بله. من همیشه در پاسخ به این سؤال که چرا آن سریال‌ها پرطرفدارند و بیشتر دیده می‌شوند، می‌گویم آیا حال و روز و انگیزه‌های این روزهایمان با آن روزها یکی است؟ آن روزها کیفیت اهمیت بیشتری داشت و امروز بیشتر دیده شدن؛ اولین چیزی که امروز مورد توجه است بحث قرارداد و دستمزد مطرح می‌شود. اما آن روزها بسیاری می‌آمدند و حتی قرارداد هم نداشتند دغدغه‌شان این بود بهترین کارشان را ارائه بدهند. البته جامعه هم به این سمت کشیده شده و همه دغدغه‌هایش مادی و اقتصادی شده است. 

سریال "نرگس" امروز به دقیقه‌ای 14 میلیون می‌‌رسد!

هزینه‌ها هم بالا رفته و همان دوستانی که در آن کارها حضور داشتند امروز ستاره‌اند و نمی‌توانیم آن گذشته را به هر طریقی تکرار کنیم. یک زمانی سریال "نرگس" را ساختیم که خیابان خلوت می‌‌کرد؛ این سریال با دقیقه‌ای 75 هزار تومان ساخته می‌شد. اگر قرار باشد همان سریال ساخته شود دقیقه‌ای 14 میلیون در تلویزیون و در نمایش‌خانگی قیمت دقیقه‌ای آن به 30 میلیون می‌رسد.

 

فیلمنامه‌نویس‌ها در خدمتِ یک کار بودند

شاید یکی از رموز موفقیت آن، فیلمنامه‌ است که نویسنده سریال "نرگس" دو سال فقط دغدغه‌اش این مجموعه تلویزیونی بود. اما امروز یک نویسنده با یک فیلمنامه روزگار نمی‌گذراند و به همین دلیل کیفیت پایین می‌آید؛ چون همه نگران آینده و فرداییم. چرا به گذشته نمی‌رسیم چون در گذشته ثباتی وجود داشت و این ثبات امروز از دست رفته است. بازیگر، نویسنده و کارگردان، نگران فردا هستند.

دردسرهای عظیم بدون جواد عزتی یعنی هیچ!

* چرا نوستالژی‌ها دنباله‌دار نشدند؛ مثلاً گفتید ادامه ساخت "خانه به دوش" و یا "زیر آسمان شهر" منتفی است؟

چون واقعاً خیلی از آن‌ها قابل اجرا نیست. اولاً سن و سال‌ها عوض شده و از طرفی آدم‌ها هم عوض شده‌اند. در بخشی هم گرفتاریم طرحی مثل "خانه به دوش" و یا کاری مثل "بزنگاه" با توجه به سیاست‌های جدید صداوسیما، رد می‌شود. یا در خصوص فصل جدید "دردسرهای عظیم" سؤال می‌کردند واقعاً با شرایط امروز جواد عزتی و دستمزدهای او در سینما، امکان‌پذیر نیست و دردسرهای عظیم بدون جواد عزتی هم یعنی هیچ. 

برای ساخت "خانه به دوش" یک روزی با دوستان جمع می‌شدیم فقط به کار فکر می‌کردیم و کسی درباره نرخ و دستمزد صحبت نمی‌کرد و امروز تورم و خیلی از چیزها باعث شد اول بپرسند دستمزد چقدر است. البته حق را باید به آن‌ها داد و سختی‌ها و مشکلات اقتصادی همه را به این سمت برده است. 

 * جای خیلی از آن ستاره‌ها مثل رضا عطاران امروز در تلویزیون خالی است؛ قبول دارید.

واقعاً جای همه‌شان خالی است. اما توقع‌ها و انتظارات، امروز از این دوستان به مراتب بالاتر است. به طور مثال رضا عطاران می‌خواهد بعد از مدت‌ها سریال برای نمایش‌خانگی بسازد، ترس دارد چون مخاطب کار او را با "خانه به دوش"، "متهم گریخت" و خیلی از کارهای گذشته‌اش مقایسه می‌کند. 

سادگی‌ها و همدلی‌های  "متهم‌گریخت" و "خانه به دوش" طرفدار دارد نه تجمل!

* مردم چرا آن سریال‌ها را دوست داشتند و هنوز با آن‌ کارها همذات‌پنداری می‌کنند و این اتفاق در بسیاری از کارهای تلویزیونی و حتی نمایش‌خانگی هم نمی‌افتد؟

مردم سادگی و صمیمیت و همدلی‌هایی که در سریال‌های "متهم‌گریخت"، "خانه به دوش" و "بزنگاه" وجود داشت را دوست دارند. آن سفره‌هایی که همه دور هم می‌نشستند و امروز کمتر این همدلی‌ها و توجه به همسایه و دوست و آشنا را می‌بینیم. تجمل جای ساده‌زیستی را گرفته است؛ واقعاً تعجب می‌کنم وقتی به برخی از سریال‌های خانگی نگاه می‌کنم برخی چیزهایی می‌بینم که در فیلم‌های آمریکایی هم دیده نمی‌شود. برخی حیوان، برخی دکور و تالاری نشان می‌دهند که معلوم نیست در کدام کره‌ است! دوستان ثروتمند و متمول هم دارم که این شکلی که در این فیلم‌ها نشان می‌دهند، نیستند. 

به یادِ "اسدالله خان" تلویزیون/ دغدغه‌ها و ناراحتی‌های محمدعلی کشاورز چه بود؟14 سال اجرای برنامه رمضانی و تکرارِ رسالتی سنگین/ حسن سلطانی: اگر مخاطب دنبال نوستالژی‌های قبلی باشد و آن‌ها را نسازیم، تلویزیون ضرر می‌کندمحسن قاضی‌مرادی از سریال‌های ماه رمضان تا ماجرای دعوت نشدن به "دورهمی" و "خندوانه" + فیلمحمید ابراهیمی و نقش خاکستری عمو محمود/ رازهای ماندگاری سریال‌هایی مثل‌ "صاحبدلان؟

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: شبکه نمایش خانگی تلویزیون ماه مبارک رمضان رسانه ملی سریال شبکه نمایش خانگی تلویزیون ماه مبارک رمضان رسانه ملی سریال چرا آن سریال ها دردسرهای عظیم روی آنتن شبکه خانه به دوش رضا عطاران متهم گریخت ماه رمضان شبکه پنج سیما رفت آن روزها دقیقه ای کمدی ها سه دونگ سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۰۷۷۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شنیدن ملودی‌های شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب است

کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می‌کند با انتخاب عناصر، فرم‌ها و چینش‌ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته‌سنج، اندیشمندانه و حساب‌شده پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته می‌شود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور می‌کند.

آنچه بهانه‌ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطره‌سازترین موسیقی‌های مربوط به برخی برنامه‌ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی می‌تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره‌بازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره‌بازی هفتگی در روز‌های جمعه هر هفته، روح و ذهن‌مان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال‌هایی که حال‌مان بهتر از این روز‌های پردردسر بود، برویم.

 به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «رعنا» به کارگردانی داود میرباقری و آهنگسازی شریف لطفی رفتیم که به سال ۱۳۶۹ از شبکه اول سیما در قالب یک سریال هشت قسمتی پیش روی مخاطبان قرار گرفت. مجموعه‌ای که به نوعی دومین سریال داود میرباقری بعد از سریال «گرگها» در مقام کارگردانی محسوب می‌شد و نشان داد که این کارگردان با تجربه و مخاطب شناس تلویزیون و سینما از همان ابتدا به موسیقی همواره به عنوان عنصری مهم، موثر و مولف برای جذب مخاطبان و ارایه محتوا نگاه می‌کند و در این چارچوب تلاش دارد تا از بهترین‌ها برای ساخت و طراحی موسیقی پروژه‌های خود استفاده کند.

سریال «رعنا» قصه بخشی از زندگی رعنا، دختر مردی به نام سنایی از صابون‌پز‌های قدیمی تهران است. پس از چندی دانایی که دبیر آموزش و پرورش است به خواستگاری رعنا آمده و با وجود مخالفت‌های منصور (برادر رعنا) با او ازدواج می‌کند. اما پس از گذشت مدتی دانایی به دلیل شرکت در فعالیت‌های سیاسی دستگیر و روانه زندان و کشته می‌شود. پس از سال‌ها پسر رعنا که به شدت در حال مبارزه با رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ است، در یک درگیری خیابانی مفقود می‌شود. رعنا و دخترش به دنبال یافتن او هستند که ماجرا‌هایی از گذشته دوباره زنده می‌شود.

گلچهره سجادیه در نقش رعنا، بهزاد فراهانی در نقش دایی منصور، سعید نیکپور در نقش جواد دانایی، رویا تیموریان در نقش تهمینه دانایی، رسول نجفیان در نقش پوریا، پرویز پرستویی در نقش رسول نجفی، فاطمه گودرزی در نقش مریم، حسین پناهی، مهری مهرنیا، فرخ لقا هوشمند، اسماعیل شنگله، محمد کاسبی، مهری ودادیان، بهمن زرین پور، علی اوسیوند، عیسی صفایی، عزیزالله هنرآموز و محمدتقی شریفی بازیگریان سریال «رعنا» بودند که بسیاری از آنها تاکنون همچنان در پروژه‌های داود میرباقری جزو بازیگران اصلی و ثابت محسوب می‌شوند و در آن دوران توانستند به واسطه حضور در این سریال موقعیت‌های خوبی را در عرصه تصویر به دست آورند.

جبار آذین منتقد چندی پیش در گفتگو با خبرنگار مهر، پیرامون این مجموعه گفته بود: «رعنا» تجربه نمایشی جدیدی برای داود میرباقری و تلویزیون بود. این مجموعه برگرفته از فضای اجتماعی و سیاسی آن دوران ساخت شد. رعنا جزو کار‌های خوب و پرخاطره تلویزیون از یک کارگردان متبحر در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون سال‌های بعد کشور است. ساختار نمایشی خوب و شخصیت پردازی‌های اصولی، مقبول و دیالوگ‌های خوب از امتیاز‌های مجموعه «رعنا» بود و میرباقری را در تولید کار‌های تلویزیون توانا و خوش فکر نشان داد. این در حالی است که استفاده از بازیگران تئاتری و معرفی یک چهره مستعد که بعد‌ها در سینمای ایران به عنوان بازیگری قدرتمند و محترم شهرت یافت (رویا تیموریان) و بهره‌گیری از دکور‌های تلویزیونی حجیم و مناسب، متن خوب و بازی‌های روان از ویژگی‌های «رعنا» محسوب می‌شود. تمام امتیاز‌های هنری و فنی «رعنا» آن را اثری دیدنی ساخته بود تا مضامین خوب را واگویه کند و از عشق‌ها، رشادت‌ها، مبارزه‌ها، آرمان‌ها، تلخی‌ها و شیرینی‌ها بگوید و چه خوب هم در آن سال‌های کم رونقی تلویزیون اینها گفته شد و همین‌ها «رعنا» را با تجربه اندوزی‌هایش در اذهان به یادگار گذاشت.

اما یکی از ویژگی‌های مهم و موثر سریال تلویزیونی «رعنا» موسیقی تیتراژ و متن این مجموعه داستانی به آهنگسازی شریف لطفی بود که به دلیل طراحی یک تیتراژ متفاوت که در آن دوران بدعتی جدید به حساب می‌آمد توانست یکی از مولفه‌های مهم در ماندگاری آن تا به امروز به حساب آید. آن هنگام که ابتدا تصویر گلچهره سجادیه به عنوان بازیگر اول سریال روی یک تصویرگرافیکی شبیه به الواح تاریخی نمایان می‌شود و پس از آن عبارت «رعنا» در قالب لوگوتایپی متفاوت به نمایش در می‌آید. فضایی که موسیقی نقش مکمل را ایفا می‌کند و چارچوبی را پیش روی مخاطب قرار می‌دهد که دربرگیرنده حس و حال متفاوتی است.

موسیقی که به واسطه توجه لطفی به عنوان یک آهنگساز مولف و کهنه کار موسیقی کشورمان که سوابق آکادمیک او در عرصه موسیقی معرف تجربه بالای اوست، تلاش کرده تا ضمن توجه به مولفه‌های موسیقی ایرانی و ارایه درستی از آفرینش و خلاقیت در این نوع موسیقی با به کارگیری روش‌های نوین برای در خدمت محتوای اثر بودن، موسیقی تیتراژ متفاوت و خلاقانه‌ای را ارایه دهد. موسیقی که داود میرباقری همواره روی موسیقی به عنوان یکی از نقاط عطف و تاثیرگذار آثارش به آن توجه دارد و می‌کوشد تا در هر پروژه اش از این مولفه به درست‌ترین و علمی‌ترین شکل ممکن استفاده کند. آن چنان که اگر نیم نگاهی به کارنامه فعالیت‌های او داشته باشیم متوجه چنین رسالتی می‌شویم که اغلب موسیقی هایش توانسته اند تبدیل به ماندگارترین‌ها شوند.

طبیعتا در ساخت چنین موسیقی که بتواند دربرگیرنده مولفه‌های درست و اصولی از موسیقی متن باشد این نوازندگان هستند که بعد از آهنگسازی و ملودی پردازی نقش مهمی را ایفا می‌کنند. مسیری که به واسطه حضور هنرمندانی، چون ابراهیم لطفی نوازنده ویولن، عباس ظهیرالدینی نوازنده ویولنسل، فرشید حفظی فرد نوازنده ابوا، شریف لطفی و حسین میرزایی نوازنده هورن، عبدالنقی افشارنیا نوازنده نی، مهرداد دلنوازی و شهریار فریوسفی نوازندگان تار، فریبا اسدی و محمود علیقلی آواز، محمود منتظم صدیقی نوازنده ساز‌های ضربی و تعدادی دیگر توانست موسیقی درست و اصولی را به گوش شنیداری مخاطبان ارایه دهد.

گرچه در رسانه‌ها مصاحبه چندانی از شریف لطفی درباره ساخت موسیقی سریال «رعنا» منتشر نشده است، اما این آهنگساز، نوازنده، پداگوژیست موسیقی و رهبر ارکستر که از او به عنوان بنیانگذار دانشکده موسیقی دانشگاه تهران هم یاد می‌شود، در برخی از گفتگو‌های رسانه‌ای خود درباره نحوه حضورش در آثار سینمایی و تلویزیونی به عنوان آهنگساز گفته بود: هروقت به من از سوی پروژه‌ای تصویری پیشنهاد آهنگسازی آن ارایه می‌شود، اول از دست اندرکاران پروژه می‌خواهم که بخش‌هایی از تصاویر فیلمبرداری شده خود ر ابه صورت نامنظم در اختیار من قرار دهند که ببینم نتایج محتوایی تصاویر در چه قالبی است و وقتی ببینم نتیجه عمل چیست و هم در کارگردانی و هم در بازیگری همه چیز در جایگاه خوبی قرار دارد کاملا خودم را در اختیار کارگردان می‌گذارم و هر آنچه را که لازم باشد انجام می‌دهم.

این آهنگساز که در ساخت آثارش همواره تلاش می‌کند تا هم نشینی اصولی بین موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک فراهم سازد، در یکی از گفتگو‌های رسانه‌ای اش توضیح داده بود: بالاترین تکیه گاه موسیقی ایرانی، دستگاه‌های موسیقی ایرانی برای روش مندی آفرینش در این گونه موسیقایی است که به اعتقاد من باید در کنار توجه به این مولفه‌ها به مواردی، چون منش و خصوصیت انسانی این موسیقی‌ها توجه کنیم. در این چارچوب من همواره تلاش می‌کنم تا هیچ وقت وارد مقوله سفارشی کار کردن نشوم، چون باید در ابتدای هر کاری خودم آن تفکر موجود در سریال یا فیلم سینمایی را دوست داشته باشم که اگر چنین نباشید هرگز چنین کاری را انجام نمی‌دهم.

همین نگاه ایده آل شریف لطفی است که همواره او را به عنوان آهنگسازی گزیده کار در سینما و تلویزیون کشورمان معرفی کرده و در مقام یکی از موثرترین و علمی‌ترین آهنگسازان کشورمان معرفی کرده است. مسیری که می‌توان در آهنگسازی فیلم‌های «مادیان» به کارگردانی علی ژکان، «سامان» به کارگردانی احمد نیک آذر، «کنار برکه ها» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «دخترک کنار مرداب» به کارگردانی علی ژکان، «پرنده آهنین» به کارگردانی علی شاه حاتمی، «مسافران دره انار» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «آهوی وحشی» به کارگردانی حمید خیرالدین، «دو همسفر» به کارگردانی اصغر هاشمی، «سکوت کوهستان» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «عطر گل یاس» به کارگردانی بهمن زرین پور درک کرد.

چنین ساختاری در آهنگسازی آثار سینمایی و تلویزیونی مدت‌های زیادی است که در جریان تولیدات سینمایی و تلویزیونی کشورمان به واسطه عقب نشینی آهنگسازان پیشگام موسیقی کمتر دیده شده و فقط عده محدودی از هنرمندان هستند که تلاش می‌کنند در یک مسیر منطقی منطبق بر آموزه‌های دانشگاهی و تئوریک حوزه موسیقی به ویژه موسیقی دراماتیک حرکت کنند. فضایی که به نظر می‌آید می‌بایست از تجربیات شریف لطفی و هم نسلانش بیشتر از اینها استفاده کرد تا بتوانیم دوباره به دوران باشکوه موسیقی فیلم و تیتراژ دهه ۶۰ با همان امکانات ناچیز و محدود برگردیم.

منبع: مهر

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • چرا پخش یک سریال از تلویزیون با بازی پژمان جمشیدی متوقف شد؟
  • دستمزد نجومی سعید آقاخانی واقعیت دارد؟
  • نرخ سرسام‌آور سریال‌سازی تلویزیون فاش شد
  • بازیگر پایتخت در سن ۷۱ سالگی |‌ عکس
  • بازیگری متفاوت عمو پورنگ؛ منتظر این سریال در نمایش خانگی باشید
  • ساخت سریال‌های جدید «الف ویژه» در دستور کار تلویزیون
  • پدر مهران غفوریان افسر ارشد ساواک بود؟ | واکنش فوری ستاره سینما و تلویزیون به یک شایعه فراگیر درباره پدرش
  • شنیدن ملودی‌های شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب است
  • ببینید | انتقاد پیمان یوسفی از روند برکناری علی خطیر و خوشحالی مربی استقلال از این خبر روی آنتن زنده تلویزیون!
  • تلویزیون درام ورزشی می‌سازد/ چرا آثار کمدی کمتر به آنتن می‌رسد؟